هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به مفاهیمی مانند عشق، زیبایی، رنج و صبر می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند اشک، آتش، زردی و سرخی برای بیان حالات عاشقانه و عرفانی استفاده کرده است. در این شعر، عشق به عنوان نیرویی توصیف می‌شود که انسان را به سوی کمال و حقیقت سوق می‌دهد و رنج‌های راه عشق را به عنوان بخشی از این سفر معنوی می‌پذیرد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۵۱

شُد پِیِ این لولیانْ در حَرَمِ ذوالْجَلال
چَشمه و سَبزه مُقام، شوخی و دُزدی حَلال

رَهْ زنی آن کَس کُند، کو نَشِناسَد رَهی
خانه دَغَل او بُوَد کو نَشِناسَد جَمال

اهلِ جهانْ عنکبوت، صیدِ همه خَرمگَس
هیچ ازیشان مگو، تام نگیرد مَلال

دُزدِ نَهان خانه را، شاهِد و غَمّاز کیست؟
چهرهٔ چون زَعفَران، اشکِ چو آبِ زُلال

اشک چرا می‌دَوَد؟ تا بِکُشَد آتشی
زَرد چرا می‌شود؟ تا بِکُند وَصفِ حال

اشک و رُخِ عاشقانْ می‌کَشَدَت که بیا
پیشگَهِ عشق رو، خیز زِصَفِّ نِعال

زَردیِ رُخ آینه‌ست سُرخیِ معشوق را
اشکْ رَقَم می‌کَشَد بر صُحُفِ خَطّ و خال

این همه خوبیّ و کَش، بر رُخِ خاکِ حَبَش
تافته از ماهِ غَیبْ پَرتوِ نورِ کَمال

صبر کُن این یک دو روز، با همه فَرّو فُروز
باز رَوَد سویِ اصل، باز کُند اِتْصال
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.