هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند فقر، ناامیدی، دوری از حقیقت، و پوچی زندگی می‌پردازد. شاعر از تلاش‌های بی‌ثمر انسان، دوری از اصل وجودی، و گرفتاری در تعلقات دنیوی سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند عجز، ندامت، و بی‌ثباتی زندگی در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری از زندگی دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل درک است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و پوچی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۹

آخر ز فقر بر سر دنیا‌ زدیم پا
خلقی‌ به جاه تکیه زد و ما زدیم پا

فرقی نداشت عز‌ّت و خو‌اری‌ درین بساط
بیدارشد غنا به طمع تا زدیم پا

از اصل‌، دور ماند جهانی به ذوق فرع
ما هم یک آبگینه به خارا زدیم پا

عمری‌ست‌ طعمه‌خوار هجوم ندامتیم
یارب چرا چو موج به دریا زدیم پا

زین مشت پر که رهزن آرام‌ کس مباد
برآشیان الفت عنقا زدیم پا

قدر شکست‌ دل‌ نشناسی ستمکشی‌ست
ما بی‌خبر به ریزهٔ مینا زدیم پا

طی شد به وهم عمر چه دنیا چه‌ آخرت
زین یک نفس تپش به‌ کجاها زدیم پا

مژگان بسته سیر دو عالم خیال داشت
از شوخی نگه به تماشا زدیم پا

شرم سجود او عرقی چند ساز کرد
کز جبهه‌سودنی به ثریا زدیم پا

واماندگی چو موج‌ گهر بی‌غنا نبود
بر عالمی ز آبلهٔ پا زدیم پا

چون اشک شمع در قدم عجز داشتیم
لغزیدنی‌ که بر همه اعضا زدیم پا

بیدل ز بس سراسر این دشت‌ کلفت است
جز گرد برنخاست به هرجا زدیم پا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.