هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به زیبایی‌های زندگی، عشق، و دردهای وجودی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند موج دریا، چشم سخنگو، و بوسه‌های لذت، مفاهیم عمیقی مانند ناپایداری زندگی، جستجوی معنا، و رابطه‌ی انسان با عشق و مرگ را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند مرگ، نیستی، و دردهای عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۷

پیش آن چشم سخنگو موج می در جامها
چون زبان خامشان پیچیده سر درکامها

رنگ خوبی را ز چشم او بنای دیگر است
روغن تصویر درد حسن ازین بادامها

موج دریا را تپیدن رقص عیش زندگی‌ست
بسمل او را به بی‌آرامی‌ست آرامها

از مذاق ناز اگر غافل نباشد کام شوق
می‌توان صد بوسه لذت بردن از دشنامها

چون خط پرگار، اگرمقصد دلیل عجزنیست
پای آغاز از چه می‌بوسد سرنجامها

ازگرفتاری ما با عشق زیب دیگر است
بال مرغان می‌شود مژگان چشم دامها

شهرهٔ عالم شدن مشکل بود بی‌دردسر
روز و شب چین بر جبین دارد نگین از نامها

سخت دشوار است قطع راه اقلیم عدم
همچو پیک عمر باید از نفس زدگامها

مقصد وحشت خرامان نفس فهمیدنی‌ست
بی‌سراغی نیستند این بوی گل احرامها

نشئهٔ عیشی‌که دارد این چمن خمیازه است
بر پر طاووس می‌بندم برات جامها

هیچکس در عالم اقبال فارغ‌بال نیست
رخش نتوان تاختن بیدل به پشت بامها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.