هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند میخانه، پروانه‌ها، و دیوانه‌ها، به بیان احساسات عمیق عشق، جنون، و رسوایی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند بی‌پروایی عشق، پریشانی، و تنهایی سخن می‌گوید و با اشاره به عناصری مانند شمع، پروانه، و شطرنج، فضایی پر از ابهام و زیبایی خلق می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

غزل شمارهٔ ۳۱۳

ای فدای جلوهٔ مستانه‌ات میخانه‌ها
گرد سرگردیدهٔ چشمت خط پیمانه‌ها

سوخت باهم برق بی‌پروایی عشق غیور
خواب چشم شمع و بالین پر پروانه‌ها

گردباد ایجادکرد آخر به صحرای جنون
بر هوا پیچیدن موی سر دیوانه‌ها

رازعشق ازدل برون‌افتاد و رسوایی‌کشید
شد پریشان‌گنج تا غافل شد از ویرانه‌ها

عاقبت‌در زلف خوبان جای آرایش نماند
تخته‌گردید از هجوم دل دکان شانه‌ها

تا رسد خوابی به فریاد دماغ ما چوشمع
تا سحر زین انجمن باید شنید افسانه‌ها

جوهرکین خنده‌می‌چیند به‌سیمای حسد
نیست برهم خوردن شمشیر بی‌دندانه‌ها

تاطبایع نیست‌مألوف‌،‌انجمن‌ویرانه است
ناقص افتدخوشه چون‌بی‌ربط بالددانه‌ها

خلق‌گرمی داشت‌شرم چشم‌پرخاشی نبود
عرصهٔ شطرنج شداز بی‌دری‌این خانه‌ها

نا توانی قطع‌کن بیدل ز ابنای زمان
آشنای‌کس نگردند این حیا بیگانه‌ها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.