هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی پیچیده و پر از استعاره، به موضوعاتی مانند خاموشی، حیرت، ضعف و ناتوانی، عشق و عروج معنوی، فقر و سرکشی، نیرنگ و دلربایی، و بازگشت به خویشتن می‌پردازد. شاعر از زبان شعر و هنر برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر به دلیل استفاده از زبان پیچیده، استعارات و مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، برای درک و لذت بردن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مخاطبان جوان‌تر ممکن است در درک کامل معانی و ظرافت‌های آن با مشکل مواجه شوند.

غزل شمارهٔ ۳۲۲

بود سرمشق درس خامشی باریک‌بینی‌ها
ز مو انگشت حیرانی به لب دارند چینی‌ها

مرا از ضعف پرواز است قید آشیان ورنه
نفس‌گیرم چو بوی غنچه از خلوت‌گزینی‌ها

نیاز من عروج نشئهٔ ناز دگر دارد
سپهر آوازه‌ام بر آستانت از زمینی‌ها

دل رم آرزو مشکل شود محبوس نومیدی
که‌سنگ اینجا شرر می‌گردد از وحشت کمینی‌ها

نفس دزدیدنم شد باعث جمعیت خاطر
به دام افتاد صید مطلبم از دام چینی‌ها

غبار فقر زنگ سرکشی را می‌شود صیقل
سیاهی می‌برد از شعله خاکسترنشینی‌ها

به شوخی آمد از بی‌د‌ستگاهی احتیاج من
درازی‌کرد دست آخر زکوته آستینی‌ها

خروش اهل جاه ز خفت ادراک می‌باشد
تنک ظرفی‌ست یکسر علت فریاد چینی‌ها

طریق دلربایی یک جهان نیرنگ می‌خواهد
به حسن محض نتوان پیش بردن نازنینی‌ها

مگر از فکر عقبا بازگردم تا به خویش آیم
که از خود سخت دور افتاده‌ام ازپیش‌بینی‌ها

دوتاگشتیم در اندیشهٔ یک سجده پیشانی
به راه دوست خاتم‌کرد ما را بی‌نگینی‌ها

دم تیغ است بیدل راه باریک سخن‌سنجی
زبان خامه هم شق دارد از حرف‌آفرینی‌ها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.