هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، رنج، صبر، تلاش برای رسیدن به خواسته‌ها، و گذر از دشواری‌ها می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از راحتی و عافیت دوری کند، درد و رنج را بپذیرد، و برای رسیدن به آرزوهایش تلاش کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند بیخودی، وصل، و نیاز به معشوق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و شکست نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۸۴

دل از خمار طلب خون کن و شراب طلب
جگر به تشنه‌لبی واگذر و آب طلب

ز عافیت نتوان مژدهٔ‌گشایش یافت
به دل شکستی اگرهست فتح باب طلب

مترس از غم ناسور ای جراحت دل
به زلف یار بزن دست و مشک ناب طلب

مباش همچوگهر مرده رنگ این دریا
نظر بلندکن و همت حباب طلب

محیط در غم آغوش بیقراری توست
دمی چو سیل در این دشت اضطراب طلب

قدم به وادی فرصت زن و مژه بردار
بهار می‌رود ای بیخبر شتاب طلب

لباس عافیت از دهر اگر هوس داری
ز ماهتاب‌کتان و حریر از آب طلب

شبی چو شبنم‌گل صرف‌کن به بیداری
سحر برآر سر و وصل آفتاب طلب

هزار جلوه در آغوش بیخودی محواست
جهان شعورطلب می‌کند تو خواب طلب

ببند پرده به چشم و دلت ز عیب‌کسان
گشادکار خود از بند این نقاب طلب

نیاز و ناز همان درد و صاف یک قدحند
چوپای او سر ما هم از آن رکاب طلب

دل گداخته بیدل نیاز مژگان کن
طراوت چمن عمر از این سحاب طلب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.