هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، به زیبایی‌های معشوق و حالات عاشقانه می‌پردازد. شاعر از مژگان خمیده، نرگس مستانه، و ابروی معشوق سخن می‌گوید و از اسرار عشق و بی‌خودی می‌سراید. او از دل دیوانه و غم عشق یاد می‌کند و به مفاهیمی مانند پروانه و شمع اشاره دارد که نماد عشق و فداکاری هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۲

ای خم مژگان شکوه نرگس مستانه‌ات
چین ابر چینی طاق تغافلخانه‌ات

ساغر نیرنگ نه‌گردون به این دوران ناز
کرد سرگرداندهٔ چشم جنون پیمانه‌ات

گفتگوی بیزبانان محبت دیگر است
کیست فهمد غیر دل حرف ز خود بیگانه‌ات

ناکجا روشن شودکیفیت اسرار عشق
می‌کشد مکتوب خاکستر پر پروانه‌ات

ما اسیران همچنان زندانی آن‌کاکلیم
گر همه صد در ز یک دیوار خندد شانه‌ات

توأمی دارد حدیث عشق و خواب بیخودی
چشم بگشایم اگر بگذاردم افسانه‌ات

نی سراغ دل زگردون یافتم نی بر زمین
هم تو فرما تا درین صحرا چه شد دیوانه‌ات

ای دل دیوانه‌کارت با غم عشق اوفتاد
در چه مزرع‌کشت ذوق سینه چاکی دانه‌ات

در عرق‌گم شد جبین فطرت از ننگ هوس
آه از آن گنجی که گردید آب در ویرانه‌ات

درگشاد کاش دعوی ییش بردن سعی لاف
کس نپرسید ای‌کلید وهم‌کو دندانه‌ات

بیدل از ضبط‌نفس مگذرکه در بزم حضور
شمع راگل می‌کند بیتابی پروانه‌ات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.