هوش مصنوعی: این متن شعری است که مضامین مختلفی از جمله عاقبت‌اندیشی، عدالت، عشق، فروتنی، مرگ و فقر را در بر می‌گیرد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به مسائل اخلاقی و فلسفی می‌پردازد و مخاطب را به تفکر و تأمل دعوت می‌کند.
رده سنی: 18+ متن از مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی برخوردار است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و فقر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۵

غفلت از عاقبت عقوبت‌زاست
سیلی انجام بیخبر ز قفاست

از ستمگر چه ممکن است ادب
شعله را سر به جیب پا به هواست

موی مژگان ز هم نمی‌گذرد
پاس آداب شرط اهل حیاست

حیف رویی ‌که از می افروزد
عالمی غازه خواه رنگ حناست

دامن دل گرفته‌ایم همه
خون مستان به‌ گردن میناست

پی سپر سبزه بهار توام
شوخی از طینتم نیاید راست

تا ترم شرمسار پابوسم
چون ‌شدم خشک‌ عذر خاک رساست

درد عشقیم در کجا گنجیم
دل دو روزی خیال خانهٔ ماست

پیر گشتی دل از جهان بردار
دست‌و پاهای‌خشک مانده عصاست

مجلس‌آرای امتیاز مباش
شمع انگشت زینهار بقاست

نیستی آمد آمدی دارد
صبح امروز خندهٔ فرداست

حسرت اسم بی‌مسما چند
عافیت گفتگوست ورنه کجاست

خاک ناگشته هیچ نتوان شد
نیستی‌، طالع آزماییهاست

شرم دار از فضولی حاجت
لب اظهار پشت پای حیاست

ای ز خود غافلان خبر گیرید
در ته خاک بیکسی تنهاست

فقر کو تا غنا کنیم ایجاد
آبیار کرم‌، نیاز گداست

بیدل از آبرو گذشتن نیست
از حیا غافلی‌، عرق دریاست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.