هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، اندوه، تمنا، و حقیقت سخن می‌گوید. شاعر از آینه به عنوان نماد خودآگاهی و حقیقت استفاده می‌کند و از رنج‌های عشق و جفاهای زمانه می‌نالد. همچنین، مفاهیمی مانند وحدت در کثرت، نگاه حقیقت‌بین، و بی‌خودی در عشق نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۸

گرد اندوه دلم دام تماشای صفاست
زنگ بر آینه‌ام آب رخ آینه‌هاست

نیست آهنگ دگر ذوق گرفتار غمت
الفت دام تمنای تو پرواز رساست

کشتهٔ ناز تو شد آینهٔ عمر ابد
تیغ ابروی تو را خاصیت آب بقاست

بسکه از عجز طلب داغ تمنای توام
در رهم نقش قدم آینهٔ دست دعاست

می‌کند ناز تو بر اهل نظر منع نگاه
جلوه و آینه محروم لقا، ر‌سم ‌کجاست

مطرب بزم ادب‌ساز وفا شور دل است
بیخودیها نفس بال و پر عجز نواست

یک جهان فضل و هنر خاک ره آگاهی ‌ست
جوهر آینه‌ها فرش‌ گلستان صفاست

زاهد از سیرگلستان حقیقت عاری‌ست
کور را تار نظر صرف سرانگشت عصاست

کثرت‌آباد جهان جوش ‌گل یکرنگی‌ است
پردهٔ چشم غلط‌بین تو محجوب خطاست

نیست مانند سحر گرد من اسباب زمین
یک قلم بال پریشان نفس جزو هواست

زندگی رنج جفاهای تمنا بوده‌ست
عرض سنگینی این بار هوس قد دوتاست

از اثرهای ‌گل عیش چمنزار جهان
نیست جزداغ جنون‌بیدل اگرنقش وفاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.