هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی از بیدل دهلوی است که به بیان حالات و احساسات درونی، عشق، درد و رنج‌های روحی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده، دل را به عنوان مرکز احساسات و عواطف توصیف می‌کند و از مفاهیمی مانند عشق، جنون، رنج، و جستجوی معنویت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه دارند.

غزل شمارهٔ ۵۱۹

داغ اگر حلقه زند ساغر صهبای دل است
ناله گر بال کشد گردن مینای دل است

نیست بی‌شور جنون، مشت غباری زین دشت
ششجهت‌، عرض پریشانی اجزای دل است

دهرگو تنگتر از قطرهٔ خونم گیرد
گره آبله میدان تپشهای دل است

مسطر صفحهٔ آیینه همان جوهر اوست
نفس سوخته هم جادهٔ صحرای دل است

عشرت خانهٔ تاریک، ز روزن باشد
زخم پیکان توام چشم تماشای دل است

پشه تخم است‌، به هرجا، ز دویدن واماند
نفس از ضبط من و ماگهرآرای دل است

راحت شیشه در آغوش شکست است اینجا
صدف‌گوهر ما زخم طربزای دل است

به‌که جزبرورق‌گل ننشیند شبنم
بیشتر دست نگارین بتان جای دل است

چون طلب سوخت نفس‌،‌گریه روان می‌گردد
اشک یکسر قدم آبله‌فرسای دل است

بحر، بر موج‌گهر، حکم روانی می‌کرد
گفت‌: معذور،‌که در دامن من‌، پای دل است

درد، مشکل‌که ازین دایره بیرون تازد
آنچه در ای شکست آمده مینای دل است

بیدل ازگرد هوس در قفس یاس مباش
زنگ آیینه‌ات افسون تمنای دل است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.