هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، مستی، رهایی، و فلسفه‌ی زندگی می‌پردازد. شاعر از می و میخانه به عنوان نمادهایی برای عشق و وصال استفاده می‌کند و به ناامیدی‌های دنیوی و جستجوی معنا در زندگی اشاره دارد. همچنین، مفاهیمی مانند اسارت، آزادی، و ناتوانی انسان در برابر تقدیر نیز در این شعر دیده می‌شوند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های مربوط به می و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲۸

اگر می نیست جمعیت‌کدام است
کمند وحدت اینجا دور جام است

چو ساغر در محیط می‌کشیها
ز موج باده قلابم به‌کام است

دو عالم در نمک خفت از غبارم
هنوزم شور مستی ناتمام است

اگر بی‌دستگاهم غم ندارم
چو هندویم سیه‌بختی غلام است

ز بال‌افشانی‌ام قطع نظرکن
که صید من نگاه چشم دام است

من و میخانهٔ دیدارکانجا
مژه تا بازگردد خط جام است

دل از هستی نمی‌چیند فروغی
نفس درکشور آیینه شام است

جهان زندان نومیدی‌ست اما
دمی‌کز خود برآیی سیر بام است

درتن محفل به حکم شرع‌تسلیم
نفس گر می‌کشی‌چون‌می حرام است

به طبع اهل دنیا پختگی نیست
ثمر چندان‌که‌سرسبز است‌خام است

اسیری شهپر آزادی ماست
نگین دام ما را صید نام است

ز هستی تا عدم جهدی ندارد
ز مژگان تا به مژگان نیم‌گام است

به غفلت آنقدر دوریم از دوست
که تا وصلش رسد اینجا پیام است

زبیدل‌جرأت جولان مجوبید
چو موج این ناتوان پهلو خرام است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.