هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعاره‌های عمیق، به مضامینی مانند عشق، حقیقت، ناپایداری دنیا، و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر با بیان احساسات انسانی و مفاهیم فلسفی، به ناتوانی انسان در برابر هستی و وابستگی به عشق الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بالاتری دارد و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۵

عرق‌فشانی شبنم در این حدیقه‌ گواه است
که هر طرف نگرد دیده انفعال نگاه است

حساب سایه و خورشید هیچ راست نیاید
متاع منتظران زنگ و حسن آینه‌خواه است

غبار دشت عدم را کدام فعل و چه طاعت
ز ما اگر همه آهنگ سجده است ‌گناه است

به هرکجا اثر جلوه‌ات نقاب گشاید
حقیقت دو جهان ماجرای برق و گیاه است

ز حال مردم چشمم توان معاینه کردن
که در محیط غمت خانهٔ حباب سیاه است

سراغ عافیتی نیست در قلمرو امکان
برای شعلهٔ ما درگذار خویش پناه است

طریق عالم عجزی سپرده‌ایم‌ که آنجا
سر غرور چو نقش قدم گل سر راه است

ز فقر شیفتهٔ جاه غیر مرگ چه فهمد
که شمع را سر و برگ نفس به بند کلاه است

کتان نه‌ایم ولیکن ز بار منت عشرت
بر آبگینهٔ ما سنگ به ز پرتو ماه است

توان ز گردش رنگم به درد عشق رسیدن
دل گداخته آبی به زیر این پر کاه است

چو صبح در قفس زخم آرزوی تو دارم
تبسمی‌ که غبار هزار قافله آه است

به‌محفلی‌که دهد سرمه‌ات صلای خموشی
خروش ساز قیامت صدای تار نگاه است

به خانمان نکشد آرزوی الفت بیدل
مثال وحشی ما را خیال آینه چاه است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.