هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند گذرایی زندگی، تلاش‌های بیهوده، ناپایداری دنیا، و ارزش سکوت و تفکر می‌پردازد. شاعر از استعاره‌هایی مانند شبنم، آیینه، و شمع برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی خواندن متون ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۹۹

همچو شبنم ادب آیینه زدودن بوده‌ست
به هم آوردن خود چشم‌ گشودن بوده‌ست

به خیالات مبالید که چون پرتو شمع
کاستن توأم اقبال فزودن بوده‌ست

مزرع‌ کاغذ آتش زده سیراب‌ کنید
تخمهایی‌که هوس کاشت درودن بوده‌ست

کم و بیش‌ آبله سامان تلاش هوسیم
دسترنج همه‌ کس درخور سودن بوده‌ست

غفلت آیینهٔ تحقیق جهان روشن‌ کرد
آنچه ما زنگ شمردیم زدودن بوده‌ست

سرمه انشایی خط پرده‌در معنیهاست
خامشی نغمهٔ اسرار سرودن بوده‌ست

موج این بحر نشد ایمن از اندوه‌ گهر
خم دوش مژه از بار غنون بوده‌ست

با همه جهل رسا در حق دانایی خویش
حرف پوچی که نداریم ستودن بوده‌ست

زین کمالی که خجالت‌کش صد نقصان است
جز نهفتن چه سزاوار نمودن بوده‌ست

غیر تسلیم درین عرصه ‌کسی پیش نبرد
سر فکندن به زمین‌ گوی ربودن بوده‌ست

تا ابد شهرت عنقا نپذیرد تغییر
ملک جاوید بقا هیچ نبودن بوده‌ست

ساز بزم عدمم لیک نوایی‌ که مراست
نام بیدل ز لب یار شنودن بوده‌ست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.