هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، حیرت، ناپایداری دنیا، وهم و خیال، و خودشناسی می‌پردازد. شاعر از ناتوانی عقل در برابر عشق، بی‌ثباتی زندگی، و توهمات انسانی سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند گذرا بودن دنیا، ارزش واقعی انسان، و هشدار درباره غرور و آرزوهای بی‌اساس اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و نمادین نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۷۵۱

خواب را‌در دیدهٔ حیران عاشق بار نیست
خانهٔ خورشید را با فرش مخمل‌کار نیست

عشق مختار است با تدبیر عقلش‌کار نیست
این‌کنم یا آن‌کنم شایستهٔ مختار نیست

شعلهٔ آواز ما در سرمه بالی می‌زند
شمع را از ضعف رنگ ناله در منقار نیست

حسن یکتایی وآغوش دویی، رهم است وهم
تا تو از آیینه می‌یابی اثر دیدار نیست

چارسوی دهر از شور زیانکاران پر است
آنکه با خود مایه‌ای دارد درتن بازار نیست

در حصول‌گنج دنیا از بلا ایمن مباش
نقش روی درهمش جز پیچ‌وتاب مار نیست

عبرت آیینه گیر، ای غافل از لاف کمال
عرض جوهر جزخراش چهرهٔ اظهار نیست

زین تعلقهاکه بر دوش تخیل بسته‌ایم
آنچه از سر می‌توان واکرد جز دستار نیست

آمد و رفت نفس دارد غبار حادثات
جز شکستن‌کاروان موج را در بار نیست

دل به ذوق وعدهٔ فرداست مغرور امل
عشق‌گوید چشم واکن فرصت این مقدار نیست

از هوا برپاست بیدل خانهٔ وهم حباب
درلباس هستی ما جزنفس یک‌تارنیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.