هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ تنهایی، عشق، رنج‌های روحی و جستجوی معنویت است. شاعر از مفاهیمی مانند بی‌قراری، حسرت، جدایی، و زیبایی‌های طبیعی برای انتقال احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و حسرت ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۸۰۱

برگ طربم عشرت بی‌برگ و نوایی‌ست
چون آبله بالیدنم از تنگ‌قبایی‌ست

در قافلهٔ بی جرس مقصد تسلیم
بی‌طاقتی نبض طلب هرزه‌درایی‌ست

کو شور جنونی‌که اسیران ادب را
در دام و قفس حسرت یک ناله رهایی‌ست

فرش در دل باش‌کزین‌گوشهٔ الفت
هرجا روی از آبلهٔ پاکف پایی‌ست

آرایش‌گل منت مشاطه ندارد
بی‌ساختگی‌های چمن حسن خدایی‌ست

خلوتگه وصل انجمن‌آرای‌ دویی نیست
هشدارکه اندیشهٔ آغوش جدایی‌ست

تا رنگ قبولی به دل از نقش تمناست
گر خود همه آیینه شوی‌کارگدایی‌ست

ای خاک‌نشین‌کسب ادب مفت سفالت
اندیشهٔ چینی مکن این جنس خطایی‌ست

آنجاکه‌گل حسن حیاپرور نازست
سیر چمن آینه هم دیده‌درایی‌ست

فریادکه یک عمر غبارنفس ما
زد بال و ندانست که پروازکجایی‌ست

کو صبروچه طاقت‌که به صحرای محبت
در آبله پاداری و در ناله رسایی‌ست

اندیشه چمن طرح‌کن سجدهٔ شوقی‌ست
امروز ندانم کف پای که حنایی‌ست

چون اشک من و دوش چکیدن چه توان‌کرد
سرمایهٔ اول قدمم آبله‌پایی‌ست

مجموعهٔ امکان سخنی بیش ندارد
بیدل مرو از راه‌که این ساز نوایی‌ست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.