هوش مصنوعی: این متن شعری است که از استعاره‌های شراب و خم (ظرف شراب) برای بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی استفاده می‌کند. شاعر از خم و شراب به عنوان نمادهایی برای جذبه‌های روحانی و عشق الهی یاد می‌کند و تأثیرات آن را بر انسان‌ها و جهان توصیف می‌کند. متن به موضوعاتی مانند مستی معنوی، جذبه‌های عرفانی، و وحدت وجود اشاره دارد.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های شراب و مستی ممکن است نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۸۸

من سَرِ خُم را بِبَستم باز شُد پَهْلویِ خُم
آن که خُم را ساخت هم او می‌شناسَد خویِ خُم

کوزه‌‌ها مُحتاجِ خُمّ و خُمِّ‌‌ها مُحتاجِ جو
در میانِ خُم چه باشد؟ آنچه دارد جویِ خُم

مَستیانِ بَس پَدید و خَم ِّشان را کَس ندید
عالَمی زیر و زَبَر پیچان شُده از بویِ خُم

گَر نبودی بویِ آن خُمْ در دِماغِ خاص و عام
پس به هر مَحْفِل چرا دارند گفت و گویِ خُم

بویِ خُمَّش خَلْق را در کوزه فُقّاع کرد
شُد هزاران تُرک و رومی بَنده و هِنْدویِ خُم

جادُوی بر خُم نِشینَد می‌دَواند شهر شهر
جادُوان را ریش خندی می‌کُند جادویِ خُم

در سَرِ خود پیچ ای دل مَست و‌‌ بی‌خود چون شراب
همچُنین می‌رو خَراب از بویِ خُم تا رویِ خُم

تا بِبینی ناگهانْ مَستی رَمیده از جهان
ای جانِ عَمَّم که مَنَم خالویِ خُم

روی از آن سو کُن کَزین سو گفت و گو را راه نیست
چون زِ شش سو وارَهیدی بازیابی سویِ خُم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.