هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، رنج و انتظار است. شاعر از دیر آمدن مسیحا (نجاتدهنده) شکایت میکند اما میداند که او برای بیماران از جان گذشته میآید. همچنین، شاعر به نابرابریها و ظلمهای زندگی اشاره میکند و از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد میکند که میتواند زخمها را التیام بخشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به رنج و ظلم نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۶۷
نرنجم گر به بالینم مسیحا دیر می آید
که می داند بر بیمار از جان سیر می آید
هوس هم جوش عشق آمد، وه چه ظلم است این
که روباه مزور همعنان شیر می آیذ
شهنشاهی به ملک دلبری در ترکتاز آمد
... ز نور حسنش مهر و مه زیر می آید
نمکسایی کن ای عشق از برای زخم بیدردان
که زخم با نمک سود از دیم شمشیر می آید
منم آن مست ای عرفی، کز لب شیون تراز من
ترنم زود می رنجد، تبسم دیر می آید
که می داند بر بیمار از جان سیر می آید
هوس هم جوش عشق آمد، وه چه ظلم است این
که روباه مزور همعنان شیر می آیذ
شهنشاهی به ملک دلبری در ترکتاز آمد
... ز نور حسنش مهر و مه زیر می آید
نمکسایی کن ای عشق از برای زخم بیدردان
که زخم با نمک سود از دیم شمشیر می آید
منم آن مست ای عرفی، کز لب شیون تراز من
ترنم زود می رنجد، تبسم دیر می آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.