هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر نگاهی انتقادی به ریاکاری و نفاق در جامعه، به ویژه در میان صوفیان و متظاهران به دینداری است. شاعر از خلوت با می و عشرت سخن میگوید و در مقابل، ریاکاری و تظاهر صوفیان را به باد انتقاد میگیرد. او همچنین از عشق و رنجهای آن میگوید و در نهایت، از پشیمانی و توبهای که از روی نفاق است، انتقاد میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مضامین پیچیدهای مانند انتقاد از ریاکاری، عرفان، و عشق است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، اشارهی غیرمستقیم به مصرف شراب ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۰۳
دگر خلوت به عشرت خانهٔ خمّار می باید
ز وجد صوفیان صد حقه بازار می باید
چنان با عشرت ده روزهٔ بلبل حسد داری
که پنداری در این گلشن گل پر بار می باید
خزان جور زلف او دراز افسانه ای دارد
همین گویم کزین گلشن به بلبل خار می باید
نماند یک نفس از دوستان دشمنم در دل
ولی از دوست گر خاری خلد بسیار می باید
کسی گر بهر طاعت ماند اندر کعبه یک ساعت
اگر داند حساب مطلب از صد کار می باید
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون می میرم و با من بت و زنار می باید
ندامت رنگ حرفی بر زبان می آورد عرفی
به دستان نفاق آلوده استغفار می باید
ز وجد صوفیان صد حقه بازار می باید
چنان با عشرت ده روزهٔ بلبل حسد داری
که پنداری در این گلشن گل پر بار می باید
خزان جور زلف او دراز افسانه ای دارد
همین گویم کزین گلشن به بلبل خار می باید
نماند یک نفس از دوستان دشمنم در دل
ولی از دوست گر خاری خلد بسیار می باید
کسی گر بهر طاعت ماند اندر کعبه یک ساعت
اگر داند حساب مطلب از صد کار می باید
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون می میرم و با من بت و زنار می باید
ندامت رنگ حرفی بر زبان می آورد عرفی
به دستان نفاق آلوده استغفار می باید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.