هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات و تفکرات شاعرانه درباره عشق، رنج، آرزوها و زندگی می‌پردازد. شاعر از حالات درونی خود سخن می‌گوید و به مسائلی مانند عشق ناکام، دردهای ناگفتنی، و زیبایی‌های زندگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'دردهای ناگفتنی' و 'عشق ناکام' نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۴۲

آن را که مراد حال باشد
کی رغبت قیل و قال باشد

آن جرعه که دُرد شکوه دارد
در ساغر من زلال باشد

از شغل غمی که گفتنی نیست
گویم به تو گر محال باشد

هر نفس که در بهشت بینم
در کارگه خیال باشد

نقشی که نظاره بر نتابد
می جویم و آن وصال باشد

چون کینه ز طبع دوستانت
مهر از دل او محال باشد

عمر تو که عید زندگانیست
آرایش ماه و سال باشد

گفتی گله کرده ای ز جورم
بهتان چنین ملال باشد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.