هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از شوق به شراب و زندگی دنیوی سخن می‌گوید و تمایل خود را به لذت‌جویی و دوری از ریاکاری اهل ورع بیان می‌کند. او ترجیح می‌دهد که در جوانی و شادی زندگی کند و حتی در لحظه مرگ نیز توبه از می را نمی‌پذیرد. همچنین، اشاره‌ای به انتقاد از اهل تحقیق و تمایل به آزادی از قید و بندهای صومعه دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و لذت‌جویی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۵

ترسم از اهل ورع، شوق شرابم بکشند
به بهشتم بفریبند و به خوابم بکشند

در دم نزع اگر توبه ز می خواهم کرد
بهتر آن است که رندان به شرابم بکشند

من که بیزار نخواهم شدن از موی سفید
جای آن است که در عهد شبابم بکشند

چون ز آسیب شبیخون نتوانم جان برد
دارم امید نارفته به خوابم بکشند

سخنی در دلم آمد که اگر گفته شود
اهل تحقیق به ناپخته جوابم بکشند

بایزیدم که ان الحق به زبان می آرم
گو مریدان که همین دم به شتابم بکشند

عرفی از صومعه بگذار که بیرون آیم
گر پسندی که ز شوق می نابم بکشند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.