۲۵۲ بار خوانده شده
فرصت ناز کر و فر ضامن کس نمیشود
باد و بروت خودسری مد نفس نمیشود
دل به تلاش خونکنی تا برسی به کوی عجز
پای مقیم دامنت آبلهرس نمیشود
عین و سوا فضولی فطرت بیتمیز توست
زحمتآگهی مبر، عشق هوس نمیشود
قدرشناس داغ عشق حوصله جوهر فناست
وقف ودیعت چنار آتش خس نمیشود
ذوق ز خویش رفتنی در پیات اوفتاده است
تا به ابد اگر دوی، پیش تو پس نمیشود
قافلههای درد دل گشته نهان به زبر خاک
حیفکهگرد این بساط شور جرس نمیشود
نیست مزاج بوالهوس مایل راز عاشقان
قاصد ما سمندر است عزم مگس نمیشود
راه خیال زندگی یک دو قدم جریده رو
خانهٔ زبن پی فراغ جای دو کس نمیشود
چند دهد فریب امن، سر، ته بال بردنت
گر همه فکر نیستی است، غیر قفس نمیشود
دست به خود فشانده را با غم دیگران چهکار
لب به فشاراگر رسد رنج نفس نمیشود
بیدل از انفعال جرم دشمن هوش را چه باک
دزد شراب خورده را فکر عسس نمیشود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
باد و بروت خودسری مد نفس نمیشود
دل به تلاش خونکنی تا برسی به کوی عجز
پای مقیم دامنت آبلهرس نمیشود
عین و سوا فضولی فطرت بیتمیز توست
زحمتآگهی مبر، عشق هوس نمیشود
قدرشناس داغ عشق حوصله جوهر فناست
وقف ودیعت چنار آتش خس نمیشود
ذوق ز خویش رفتنی در پیات اوفتاده است
تا به ابد اگر دوی، پیش تو پس نمیشود
قافلههای درد دل گشته نهان به زبر خاک
حیفکهگرد این بساط شور جرس نمیشود
نیست مزاج بوالهوس مایل راز عاشقان
قاصد ما سمندر است عزم مگس نمیشود
راه خیال زندگی یک دو قدم جریده رو
خانهٔ زبن پی فراغ جای دو کس نمیشود
چند دهد فریب امن، سر، ته بال بردنت
گر همه فکر نیستی است، غیر قفس نمیشود
دست به خود فشانده را با غم دیگران چهکار
لب به فشاراگر رسد رنج نفس نمیشود
بیدل از انفعال جرم دشمن هوش را چه باک
دزد شراب خورده را فکر عسس نمیشود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.