هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با زبان عرفانی و پر از استعاره، به موضوعاتی مانند عشق، انتظار، رنج، و بیاختیاری انسان در برابر تقدیر میپردازد. شاعر از ناپایداری دنیا، بیرنگی یار، و درد دل سخن میگوید و در نهایت به رهایی از قیدوبندهای مادی اشاره میکند.
رده سنی:
18+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعارهها و مفاهیم انتزاعی آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۶۴
جسم غافل را به اندوه رم فرصت چهکار
کاروان هر سو رود بر خویش میبالد غبار
عیش اینگلشن دلیل طبع خرسند است و بس
ورنه ازکس بیدماغی برنمیداردبهار
طاقت خودداری از امواج دریا بردهاند
داد ما را عشق در بیاختیاری اختیار
همنوایی کو که از ما واکشد درد دلی
آب هم در ناله میآید به ذوق کوهسار
دیده نتوان یافتن روشن سواد جلوهاش
تا غبارت برنمیخیزد ز راه انتظار
دل به ذوق وصل نقشی میزند بر روی آب
ای هوس آیینه بشکن سخت بیرنگ است یار
بینگاه واپسینی نیست از خود رفتنم
چون رم آهوست گرد وحشتم دنبالهدار
عشرت گلزار بیرنگی مهیا کردهام
در خزانم رنگهای رفته میآید بهکار
نخل آهم، آبیار منگداز دل بس است
بحر رحمتگو مجوش و ابر احسانگو مبار
تا نباشم خجلتآلود زمینگیری چو سنگ
محمل پرواز من بستند بر دوش شرار
سر متاب از چاک جیب و دامن دیوانگی
شانهای درکار دارد ریشخند روزگار
برق راحتهاست بیدل اعتبارات جهان
نعل درآتش ز جوش رنگ میگردد بهار
کاروان هر سو رود بر خویش میبالد غبار
عیش اینگلشن دلیل طبع خرسند است و بس
ورنه ازکس بیدماغی برنمیداردبهار
طاقت خودداری از امواج دریا بردهاند
داد ما را عشق در بیاختیاری اختیار
همنوایی کو که از ما واکشد درد دلی
آب هم در ناله میآید به ذوق کوهسار
دیده نتوان یافتن روشن سواد جلوهاش
تا غبارت برنمیخیزد ز راه انتظار
دل به ذوق وصل نقشی میزند بر روی آب
ای هوس آیینه بشکن سخت بیرنگ است یار
بینگاه واپسینی نیست از خود رفتنم
چون رم آهوست گرد وحشتم دنبالهدار
عشرت گلزار بیرنگی مهیا کردهام
در خزانم رنگهای رفته میآید بهکار
نخل آهم، آبیار منگداز دل بس است
بحر رحمتگو مجوش و ابر احسانگو مبار
تا نباشم خجلتآلود زمینگیری چو سنگ
محمل پرواز من بستند بر دوش شرار
سر متاب از چاک جیب و دامن دیوانگی
شانهای درکار دارد ریشخند روزگار
برق راحتهاست بیدل اعتبارات جهان
نعل درآتش ز جوش رنگ میگردد بهار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.