هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات عمیق و پیچیده‌ی شاعر درباره‌ی عشق، حیرت، رنج و آزادی است. شاعر از ناگفته‌ها و ناشنیده‌ها می‌گوید و از مخاطب می‌خواهد که از او سؤالی نپرسد، زیرا پاسخ‌ها در سکوت و ناله‌هایش نهفته است. او از عشق به عنوان دشمن راحت‌ی یاد می‌کند و از زندگی پر از افسانه و بیداد می‌نالد. شعر پر از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه است که عمق احساسات و تفکرات شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و بیان احساسات شدید ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و بیداد نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۱۷۴۶

غفلت آهنگم ز ساز حیرت ایجادم مپرس
پنبه تا گوشت نیفشارد ز فریادم مپرس

مدعای عجزم از وضع خموشی روشن است
لب‌گشودن می‌دهد چون ناله بر بادم مپرس

جوهر تعمیر پروازست سر تا پای شمع
رنگ بر هم چیده‌ام از خشت بنیادم مپرس

حسن پنهان نیست اما عشق راحت دشمن است
خانهٔ شیرین‌کجا باشد ز فرهادم مپرس

الفت آیینهٔ دل نیز تسخیرم نکرد
چون نفس پر وحشی‌ام از طبع آزادم مپرس

کرده‌ام یک عمر سیر گلشن‌آباد جنون
ناله می‌دانم دگر از سرو و شمشادم مپرس

هیچ فردوسی به رنگ‌آمیزی امید نیست
سر به پایی می‌کشم از کلک بهزادم مپرس

معنی‌گل کردن موج از تظلم بسته‌اند
زندگی افسانه‌ها دارد ز بیدادم مپرس

مشت خاکم‌، عشق‌، نادانسته صیدم‌کرده است
ای حیا آبم مکن از ننگ صیادم مپرس

هرکجا لفظی‌ست بیدل معنیی‌ گل‌ کرده است
دیگر از کیفیت ارواح و اجسادم مپرس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.