هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و طبیعت‌گرا از بیدل دهلوی، با تصاویر زیبا و نمادین از گل نرگس، بهار، و عناصر طبیعی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی می‌پردازد. شاعر از نرگس به عنوان نماد زیبایی، عشق، و حقیقت استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند انتظار، وصل، حیرت، و ناپایداری دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۵۳

صبح است و دارد آن‌گل در سر هوای نرگس
از چشم ما بریزید آبی به پای نرگس

ابر و بهار اقبال امروز سایهٔ کیست
گل‌کرد تاج برسر بال همای نرگس

آب وگل تعین این دلکشی ندارد
رنگ شکستهٔ‌ کیست طرف بنای نرگس

هم چشم نوبهارم خوابم چه احتمال است
دارد غنودن اما تا غنچه‌های نرگس

بی‌انتظار نتوان از وصل‌کام دل برد
گل می‌رسد درین باغ یکسر قفای نرگس

حیرت برون این باغ راهی نمی‌گشاید
هرچند رسته باشد چشم از عصای نرگس

ما را به‌این دو دم عیش با چتر گل چه‌کار است
همسایهٔ خزانیم زبر لوای نرگس

اقبال اوج گردون گر می‌گشود کاری
میل زمین نمی‌کرد دست دعای نرگس

تقلید چند باید در جلوه‌گاه تحقیق
پامال نور شمع است رنگ لقای نرگس

مضمون پیش پا نیز آسان نمی‌توان خواند
صد صفر و یک الف بود عبرت‌فزای نرگس

چندانکه وارسیدیم رنگ خزان جنون داشت
ای‌کاش داغ می‌رست زین باغ جای نرگس

بیدل ز چشم مردم دور است حق‌شناسی
کوری‌ است خرمن اینجا چون‌ دستهای نرگس
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.