هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی، به زیبایی‌های طبیعت و عشق الهی اشاره دارد. شاعر از پرنده‌ای که پرواز می‌کند، ذره‌ای که در مقابل خورشید سرگشته است، و غنچه‌ای که آرزوی بهار دارد، به عنوان استعاره‌هایی برای حالات روحی و عرفانی استفاده می‌کند. او از عشق و جمال الهی سخن می‌گوید و از غافل بودن انسان از این جمال شکایت دارد. شعر پر از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق است که احساسات و تفکرات عرفانی را بیان می‌کنند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق الهی و حالات روحی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۰۶

مرغی که پر افشاند به گلزار خیالش
پرواز سپردند به مقراض دو بالش

سرگشتگی ذره ز خورشید عیان است
ای غافل حالم نظری‌ کن به جمالش

در غنچهٔ دل رنگ بهار هوسی هست
ترسم که شکستن ندهد عرض کمالش

چون لاله به حسنی نرسد آینهٔ دل
تا داغ خیالت نشود زینت خالش

زین گونه که هر لحظه جمال تو به رنگیست
آیینهٔ ما چند دهد عرض مثالش

هرذره‌که آید به نظر برق رم ماست
عالم همه دشتی‌ست که ماییم غزالش

از الفت دل نیست نفس را سر پرواز
این موج حبابی‌ست‌گره در پر و بالش

محمل صفت اظهار قماشی که تو داری
خوابی‌ست که تعبیر نمایی به خیالش

هر چند برون جستن از این باغ محالست
دامن به هوا می‌شکند سعی نهالش

از عاجزی بیدل بیچاره چه پرسی
نقش قدمت بس بود آیینهٔ حالش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.