هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، به توصیف عشق و دل‌باختگی می‌پردازد. شاعر از زیبایی معشوق، حیرت و سردرگمی خود در برابر این عشق، و ناتوانی در فراموشی او سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند وفا، فنا، و تقاضای عشق در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۲۴

اگر زین رنگ‌، تمکین می‌زند موج از سراپایش
خرام خویش هم مشکل تواند برد از جایش

به غارت رفتهٔ گرد خرام او دلی دارم
که چون‌ گیسوی محبوبان پریشانی‌ست اجزایش

زبان در سرمه می‌غلتد اسیران نگاهش را
صدا را هم رهایی نیست از مژگان‌ گیرایش

نگاه از چشم حیرانم چو دود از داغ می‌جوشد
قیامت ریخت بر آیینه‌ام برق تماشایش

نخواهد دود خود را شعله داغ خجلت پستی
نیفتد سایه بر خاک از غرور نخل بالایش

وفا در هر صفت بی‌رنگ تأثیری نمی‌باشد
هنوز از خاک مشتاقان حنایی می‌شود پایش

وداع هستی عاشق ندارد آن قدر کوشش
همان برگشتن از یاد تو خالی می‌کند جایش

نگردد زایل از اشک ندامت نقش پیشانی
خطوط موج شستن مشکل است از آب دریایش

ندارد طاقت یک جنبش مژگان دل عاشق
ز بس چون اشک لبریز چکیدنهاست مینایش

به این هستی فنا را دستگاه رفع خجلت‌ کن
به کام خس مگر از شعله بالد ناکسیهایش

به این بی‌مطلبی احرام خواهش بسته‌ام بیدل
که آگه نیست سایل هم ز افسون تقاضایش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.