هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، به بیان احساسات عمیق و عاشقانه‌ای می‌پردازد که با مفاهیمی مانند عشق، حسرت، یأس و رنج همراه است. شاعر از پروانه و چراغ به عنوان نمادهایی برای توصیف حالات روحی خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند فنا، عشق و رازهای درونی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از نمادهای پیچیده و زبان شعری سنگین، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که تجربه‌ی بیشتری در درک شعرهای کلاسیک و مفاهیم انتزاعی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۸۷۶

نیست پروانهٔ من قابل پهلوی چراغ
حسرت سوختنی می‌کشدم سوی چراغ

سیر این انجمنم وقف گشاد مژه‌ایست
بر نگه ختم نمودند تک و پوی چراغ

یأس بر عافیت احرامی دل می‌خندد
من و خاصیت پروانه‌، تو و خوی چراغ

داغ انجام نفس سخت عقوبت دارد
ترسم آخر به دماغت نزند بوی چراغ

برق آن شعله‌ که حرز دل بیتابم بود
مجلس آرا به غلط بست به بازوی چراغ

آبیار چمن عشق گداز است اینجا
کشت پروانه همان سبزکند خوی چراغ

عشق در خلوت حسن انجمن راز خود است
جیب دارد سر پروانه به زانوی چراغ

سیر هستی چقدر برق ندامت دارد
شعله دررنگ عرق می‌چکد ازروی چراغ

طبع روشن ز غبار دو جهان آزاد است
تیرگی رخت تکلف نبرد سوی چراغ

غافل از مرگ به افسوس امل نتوان زیست
شانه دارد نفس صبح به‌گیسوی چراغ

رنگ پروانهٔ این بزم ندارد بیدل
تا به‌ کی نکهت گل واکشی از بوی چراغ
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.