هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، شوق، و فلسفه‌ی زندگی می‌پردازد. شاعر از نمک به عنوان نماد تلخی و شیرینی زندگی استفاده می‌کند و به تأثیرات عمیق عشق و رنج بر روح انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر ممکن است برای خوانندگان جوان پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۹

بسکه بی‌لعل تو رفت از بزم عیش ما نمک
می‌زند بر ساغر می‌خندهٔ مینا نمک

داغ شوقت زِیرمشق منت هرپنبه نیست
اشک خودکافیست‌گر خواهدکباب ما نمک

جسم راحت خواه و دل جمعیت و عمر امتداد
با چنین توفان حاجت دارد استغنا نمک

ای‌خرد خمخانهٔ نازی بجوش آورده‌ای
باش تا شور جنون ما کند پیدا نمک

پشت برگل دادن از آثارکافر نعمتی است
جای آن دارد که‌ گیرد چشم شبنم را نمک

اضطراب شعله تسکینش همان خاکستر است
کوشش ما می‌برد داغی‌که دارد با نمک

بی‌تبسم نیست با آن جوش شیرینی لبش
تا تو دریابی‌ که درکار است در هر جا نمک

آفت هستی به اسبابی دگرموقوف نیست
زخم صبح از خندهٔ خود می‌کند انشا نمک

با همه ابرام باید تشنه‌کام یاس مرد
حرص مستسقی و دارد آبروی ما نمک

بیدل از حسن ملیحش چند غافل زیستن
دیده‌های زخم را هم‌می‌کند بینا نمک
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.