هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره ناامیدی، رنج، و جدایی از معشوق است. تصاویر شاعرانه مانند شکستن شیشه، ناله ریشه‌ها، و تب شیر در بیشه، همگی نماد درد و اضطراب درونی او هستند. شاعر از بی‌ثمری تلاش‌هایش می‌گوید و اینکه حتی اشتغال به چندین کار نیز آرامش نمی‌آورد. در نهایت، او به تشویش و اندوه خود اعتراف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی در این شعر نیاز به درک و تجربه کافی از زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۸۲

بسکه نیرنگ قدح چیده‌ست در اندیشه‌ام
می‌کند طاووس فریاد از شکست شیشه‌ام

تخم عجزم در زمین ناامیدی کشته‌اند
ناله می‌بالد به رنگ تار ساز از ریشه‌ام

یک نفس در سینه‌ام بی‌شور سودای تو نیست
می‌کندتا خارو خس چون شیر تب در بیشه‌ام

کسب دردی تا نگردد دستگاه مدعا
نیست ممکن رفع بیکاری به چندین پیشه‌ام

قصهٔ فرهاد من نشنیده می‌باید شمرد
سرمهٔ جوهر نهان دارد صدای تیشه‌ام

مزرعم آفت کمین شوخی نشو و نماست
چون نفس می‌سوزد آخر از دویدن ریشه‌ام

بس که اسباب تعلقهای من وارستگی است
بی‌گره خیزد به رنگ ناله نی از بیشه‌ام

آنقدرها لفظم از معنی ندارد امتیاز
در لطافت محو شد فرق پری از شیشه‌ام

بیدل آب گوهر از تشویش امواج منست
با دل نفسرده فارغ از هزار اندیشه‌ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.