هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعرانه‌ای می‌پردازد که ترکیبی از درد، عشق، ناامیدی و جستجوی معناست. شاعر از ناتوانی‌ها، آرزوهای بربادرفته و تنهایی خود سخن می‌گوید و با تصاویری مانند حباب، دریا و توفان، حالات درونی خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند ادب، غیرت و جنون دارد که نشان‌دهنده تضادهای درونی اوست.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۲۱۱۱

نالهٔ عجز نوای لب خاموش خودم
نشئهٔ شوقم و درد می بیجوش خودم

بحر جولانگه بیباکی و من همچو حباب
در شکنج قفس از وضع ادب‌ کوش خودم

گریه توفانکدهٔ عالم آبی دگر است
بی‌رخت درخور هر اشک قدح نوش خودم

چشم پوشیده به خود همچو حبابم نظری‌ست
مژه ‌گر باز کنم خواب فراموش خودم

خجلت غیرت ازین بیش چه خواهد بودن
عالم افسانه و من پنبه کش ‌گوش خودم

ای بسا سعی عروجی‌ که دلیل پستی است
همچو صهبا به زمین ریخته ی جوش خودم

درخور حفظ ادب خلوت وصلست اینجا
من جنون حوصله از وسعت آغوش خودم

چه خیالست‌ کشم حسرت دیگر چو حباب
من‌ که از بار نفس آبلهٔ دوش خودم

بیدل از فکر غم و عیش ‌گذشتن دارد
امشبی دارم و فرصت شمر دوش خودم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.