هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات عشق، ناز، تبسم، و رنج را به تصویر می‌کشد. شاعر از عناصری مانند گل، شبنم، خنجر، و خون برای بیان احساسات عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'خون' و 'خنجر' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۹۷

آمد ز گلشن ناز آن جوهر تبسم
دل درکف تغافل‌ گل بر سر تبسم

خط جوش خضر دارد بر چشمهٔ خیالش
یا خفته خاکساری سر بر در تبسم

مستی ادب طرازست یا چشم نیم بازست
یا ناتوان نازست بر بستر تبسم

شمع کدام بزمی ای نسخهٔ تغافل
صبح کدام شامی ای پیکر تبسم

از غنچهٔ عتابت گلچین التفاتیم
ای جبههٔ تو از چین روشنگر تبسم

زنهار جرعهٔ ناز از رنگ پا نگیری
خون می‌کنی چو مینا در ساغر تبسم

آورد خط نازی بر قتل بیگناهان
یک مهر بوسه باقیست بر محضرتبسم

ای آه خفته در خون چاک دلت مبارک
آن غنچهٔ تغافل دارد سر تبسم

گربرق خونفشان شد یا شعله خصم جان شد
بسمل نمی‌توان شد بی‌خنجر تبسم

عرض طرب وبال است در عشق ورنه من هم
چون غنچه‌ام سراپا بال و پر تبسم

آن به ‌که شبنم ما زین باغ پرفشاند
چون اشک پر غریبیم درکشور تبسم

از صبح باغ امکان غافل مباش بیدل
بی‌گرد فتنه‌ای نیست این لشکر تبسم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.