هوش مصنوعی: این شعر به توصیف شبنم و نقش آن در طبیعت می‌پردازد. شبنم نماد ظرافت، تأمل و گداز است و در عین حال، با اشک و رنگ‌آمیزی خود، زیبایی‌های طبیعت را تکمیل می‌کند. شاعر از شبنم به عنوان نمادی از حقیقت، سکوت و حرکت در جهان استفاده می‌کند و مفاهیمی مانند توکل، تحمل و حیرت را نیز در آن می‌بیند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۶۸

نه فکر غنچه نی اندیشهٔ ‌گل می‌کند شبنم
به‌ مضمون گداز خود تأمل می‌کند شبنم

هم از ضبط نفس رنگ طلسم غنچه می‌بندد
هم از اشک پریشان طرح‌سنبل می‌کند شبنم

درین‌ گلشن‌ که راحت برده‌اند از بستر رنگش
به ‌امید ضعیفیها توکل می‌کند شبنم

به آهی بایدم سیماب ‌کرد آیینهٔ دل را
نفس‌ تا گرم شد ترک تحمل می‌کند شبنم

اگر مشق خموشی‌ کامل افتد داستان‌ گردد
به حیرت شهرت منقار بلبل می‌کند شبنم

توهم از خود برون‌آ محو خورشید حقیقت شو
به یک پرواز جزو خویش را کل می‌کند شبنم

گذشتن بی‌تغافل نیست از توفان این گلشن
همان از پشت خم آرایش پل می‌کند شبنم

چکد اشک ندامت چول نفس بیدست و پا گردد
هوا آنجاکه ماند از پر زدن ‌گل می‌کند شبنم

طرب خواهی دمی بر سنگ زن پیمانهٔ عشرت
قدح ها از گداز شیشه پر مل می‌کند شبنم

ز بس بیحاصل افتاده‌ست سیر رنگ و بو اینجا
هزار آیینه محو یک تغافل می‌کند شبنم

حیا هم در بهارستان شوخی عالمی دارد
عرق را مایهٔ عرض تجمل می‌کند شبنم

ز بیرنگی به رنگ آورد افسون دویی ما را
به ذوق آیینه سازی تنزل میکند شبنم

تو محرم نشئهٔ اسرار خاموشان نه‌ای ورنه
درین‌ گلزار بیش از شیشه قلقل می‌کند شبنم

ز سامان عرق بیدل خطش حسنی دگر دارد
گهر در رشتهٔ موج رگ ‌گل می‌کند شبنم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.