هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، زندگی، فقر، پیری و تجربیات انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آیینه، سجده، چنار، فانوس خیالی و شمع برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به زندگی عاشقانه و مجنون‌واره اشاره دارد و تأکید می‌کند که باید از هر لحظه زندگی لذت برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۲۸۸

دعوت تنزیه حسن بی‌مثالی می‌کنم
گر زنم آیینه صیقل خانه خالی می‌کنم

سجده ره همچون قدم آخر به جایی می‌برد
پا گر از رفتار ماند جبهه مالی می‌کنم

پرتو مه هم برون هاله دارد گرد و من
گرد خود می‌گردم و ضبط حوالی می‌کنم

عمرها شد در شبستان تماشاگاه دهر
سیر این نه پرده فانوس خیالی می‌کنم

لاله وگل منتظر باشند و من همچون چنار
یک چراغان در بهار کهنه سالی می‌کنم

ننگم انجام غنا از فقر من پوشیده نیست
چینی‌ام هر چند دل باشد سفالی می‌کنم

شرم دارد جرات من از ملایم طینتان
آتشم‌گر پنبه می‌بندد زگالی می‌کنم

پوچ‌ بافیهای جا هم‌گر شود موی دماغ
پشمهای کنده بسیار است قالی می‌کنم

می‌زنم مژگان به هم تا رنگ امکان بشکند
گاهگاهی اینقدر بی‌اعتدالی می‌کنم

زندگی لیلیست مجنونانه باید زیستن
تا دمی دارد نفس ناز غزالی می‌کنم

شمع در محمل نمی‌داند کجا باید نشست
در گداز خویش جای خویش خالی می‌کنم

پیری‌ام بیدل به هر مو بست مضمون خمی
بعد از این ترتیب دیوان هلالی می‌کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.