هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر ترک دنیا، خودشناسی، و توجه به حقایق معنوی تأکید دارد. شاعر از خواننده می‌خواهد که از دلبستگی‌های مادی دست بکشد، به جایگاه واقعی خود در هستی بیندیشد، و با توکل به خداوند، زندگی را با معنویت و حکمت سپری کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۰۴

صف حرص و هوا در هم شکستی‌ کجکلاهی‌ کن
دل جمع است ملک بی‌نیازی پادشاهی کن

نمود از اعتبار باطل اکرام حق آگاهت
سراب وهم‌گو در چشم مغروران سیاهی ‌کن

برون افتاده است از کیسه نقد رایج دنیا
قیاس ثابت و سیار پوچ از فلس ماهی ‌کن

تو گوهر در گره بستی و از توفان غم رستی
فلک‌ گو کشتی جمعیت امکان تباهی‌ کن

ز رنگ ‌آمیزی دنیا چه بیند عقل جز عبرت
به خویش آورده‌ رویی سیر گلزار الا هی‌ کن

تقدس پایهٔ قدرت به این پستی نمی‌خواهد
همه ‌گر آسمان گردی ز همت عذر خواهی کن

ز طبل و کرّونای ‌سلطنت آواز می‌آید
که دنیا بیش ازین چیزی ندارد ترک شاهی‌ کن

حق است آیینه‌دار جوهر احکام تنزیهت
برآوردی زدل زنگار باطل هر چه خواهی کن

مفرما خدمت مخلوق مسجود ملایک را
فریب غیر وهمی بود اکنون قبله‌ گاهی کن

تأمل شبهه ایجاد است در اسرار یکتایی
ز وهم ظاهر و مظهر برآ سیر کماهی ‌کن

جهان در خورد استعداد حکمی در نظر دارد
تو هم فرمان به ملک لاشریک خویش راهی‌ کن

شهود حق ندارد این ‌کنم یا آن‌ کنم بیدل
به اقبال یقین صید اوامر تا نواهی ‌کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.