هوش مصنوعی: این متن شعری از مولوی است که در آن به مفاهیم عرفانی و فلسفی مانند عشق الهی، ناپایداری دنیا، و تفاوت بین ظاهر و باطن پرداخته شده است. شاعر از مفاهیمی مانند دریا، کف، و موران برای بیان این مفاهیم استفاده کرده و به عشق به شمس تبریز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۰۲

چرا مُنْکِر شُدی ای میرِ کوران؟
نمی‌گویم که مَجنون را مَشوران

تو می‌گویی که بِنْما غَیبیان را
سَتیران را چه نِسْبَت با سُتوران؟

دَرین دریا چه کَشتیّ و چه تَخته
دَرین بَخشِش چه نزدیکان، چه دوران

عَدَم دریاست، وین عالَم یکی کَف
سُلَیمانی‌ست، وین خَلْقان چو موران

زِ جوشِ بَحْر آید کَفْ به هستی
دو پاره کَف بُوَد ایران و توران

دران جوشِش بگو کوشش چه باشد؟
چه می‌لافَند از صَبر این صَبوران؟

ازین بَحْرند زِشتان گشته نَغْزان
ازین موج‌اَند شیرین گشته شوران

نَپَردازی به من ای شَمسِ تبریز
که در عشقَت‌ هَمی‌سوزند حوران
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.