هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به توصیف زیباییها و شگفتیهای طبیعت و عشق الهی میپردازد. شاعر از بوی خوش باغ و بهار، خورشید، ماهیان دریا، و عشق الهی سخن میگوید و این پدیدهها را به عنوان نشانههایی از قدرت و جمال خداوند توصیف میکند. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، و حیرت در برابر عظمت خلقت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.
غزل شمارهٔ ۱۹۵۰
بویِ آن باغ و بهار و گُلْبُنِ رَعناست این
بویِ آن یارِ جهان آرایِ جانْ اَفْزاست این
این چُنین بویی کَزو اَجْزایِ عالَم مَست شُد
از زمین نَبْوَد، مَگَر از جانِبِ بالاست این
اَخْتَران گویند از بالا که این خورشید چیست؟
ماهیان گویند در دریا که چه غوغاست این؟
آفتابش رویها را میکُند چون آفتاب
رَشکِ جانِ ماهِ سیم اَفْشانِ خوش سیماست این
بَعدِ چندین سال حُسنِ یوسُفی واپَس رَسید
این چه حُسن و خوبی است، این حیرتِ حوراست این
این عَجَب خِضْریست ساقی گشته از آبِ حَیات
کوهِ قافِ نادر است و نادره عَنْقاست این
شُعلهٔ اِنّا فَتَحْنا، مشرق و مغرب گرفت
قُرَّةُ الْعَیْن و حَیاتِ جانِ مولاناست این
این چه میپوشی؟ مَپوشان ظاهر و مُطْلَق بگو
سَنْجَقِ نَصْرُاللَّه و اِسْپاهِ شاهِ ماست این
این اَمانِ هر دو عالَم، وین پناهِ هر دو کَوْن
دَستگیرِ روزِ سخت و کافِلِ فَرداست این
چَرخ را چَرخی دِگَر آموخت پُر آشوب و شور
این چه عشق است ای خداوند و عَجَب سوداست این
ای خوش آوازی که آوازَت به هر دل میرَسَد
شَرح کُن این را که گوهرهایِ آن دریاست این
بویِ آن یارِ جهان آرایِ جانْ اَفْزاست این
این چُنین بویی کَزو اَجْزایِ عالَم مَست شُد
از زمین نَبْوَد، مَگَر از جانِبِ بالاست این
اَخْتَران گویند از بالا که این خورشید چیست؟
ماهیان گویند در دریا که چه غوغاست این؟
آفتابش رویها را میکُند چون آفتاب
رَشکِ جانِ ماهِ سیم اَفْشانِ خوش سیماست این
بَعدِ چندین سال حُسنِ یوسُفی واپَس رَسید
این چه حُسن و خوبی است، این حیرتِ حوراست این
این عَجَب خِضْریست ساقی گشته از آبِ حَیات
کوهِ قافِ نادر است و نادره عَنْقاست این
شُعلهٔ اِنّا فَتَحْنا، مشرق و مغرب گرفت
قُرَّةُ الْعَیْن و حَیاتِ جانِ مولاناست این
این چه میپوشی؟ مَپوشان ظاهر و مُطْلَق بگو
سَنْجَقِ نَصْرُاللَّه و اِسْپاهِ شاهِ ماست این
این اَمانِ هر دو عالَم، وین پناهِ هر دو کَوْن
دَستگیرِ روزِ سخت و کافِلِ فَرداست این
چَرخ را چَرخی دِگَر آموخت پُر آشوب و شور
این چه عشق است ای خداوند و عَجَب سوداست این
ای خوش آوازی که آوازَت به هر دل میرَسَد
شَرح کُن این را که گوهرهایِ آن دریاست این
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.