۲۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۱۶

چند از این بند غمت فال گشادی بزنیم
به کمان آمده عنقای مرادی بزنیم

چند خوش شیشه بگیریم و بریزیم به جام
یک دو جامی ز کف حور نژادی بزنیم

من ازین سوی و تو زان سوی، تو می گویم دل
دست در دامن کسری زده، دادی بزنیم

بر دل صد ورق از یاس نبندیم گره
بگشاییم دل و فال مرادی بزنیم

عرفی از مردم آلوده پریشان شده ام
دست در دامن پاکیزه نهادی بزنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.