هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به یار و مستی و رندی سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا مانند مقایسه یار با آفتاب و ماه، عشق خود را بیان می‌کند و اشاره می‌کند که هر کس به دنبال خواسته خود است. در پایان، از مستی و مجلس رندان در خرابات مغان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و خرابات ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۹

دلبر سرمست ما یار خوشی نو خاسته است
دل به عشقش از سر هر دو جهان بر خاسته است

آفتاب از شرم رویش رو نهاده بر زمین
مه به عشق ابرویش همچون هلالی کاسته است

زاهدان را زهد بخشیدند و ما را عاشقی
هر کسی را داده‌ اند چیزی که او خود خواسته است

سایهٔ سرو سهی گر بر زمینی کج فتد
کج نماید در نظر اما به قامت راسته است

در خرابات مغان مستیم و جام می بدست
نعمت‌الله مجلس رندانه‌ای آراسته است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.