هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از شکستن توبه و بازگشت به مینوشی سخن میگوید. او از عشق و وصال معشوق و لطف ساقی میسراید و خود را رند و بیسر و سامان توصیف میکند. در نهایت، شاعر از رهایی از بلای هجر و پیوستن به بحر وجود سخن میگوید.
رده سنی:
18+
متن شامل مضامین عرفانی و شرابسرایی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۹۱۳
بر در میخانه بنشستیم باز
توبهٔ صد ساله بشکستیم باز
آب چشم ما به هر سو رو نهاد
شد روان با بحر پیوستیم باز
لطف ساقی بین که از انعام او
در خرابات مغان مستیم باز
دل به دست زلف او دادیم و برد
بی سر و سامان و پابستیم باز
نیست گشتم از وجود و از عدم
از وجود و جود او هستیم باز
با وصالش شکر می گوئیم ما
کز بلای هجر وارستیم باز
رند و ساقی سید و بنده به هم
بر در میخانه بنشستیم باز
توبهٔ صد ساله بشکستیم باز
آب چشم ما به هر سو رو نهاد
شد روان با بحر پیوستیم باز
لطف ساقی بین که از انعام او
در خرابات مغان مستیم باز
دل به دست زلف او دادیم و برد
بی سر و سامان و پابستیم باز
نیست گشتم از وجود و از عدم
از وجود و جود او هستیم باز
با وصالش شکر می گوئیم ما
کز بلای هجر وارستیم باز
رند و ساقی سید و بنده به هم
بر در میخانه بنشستیم باز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.