هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، درباره‌ی عشق و غم و مستی ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از دل‌بستگی به غم و عشق سخن می‌گوید و از آن به عنوان منبع شادی و آرامش یاد می‌کند. واژه‌هایی مانند «غم»، «عشق»، «دل»، و «مستی» بارها تکرار شده‌اند و نشان‌دهنده‌ی حالات روحی شاعر هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مانند «مستی» و «غم» نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۹۶۶

غلغلهٔ عاشقان مجلس کوی غمش
سلسلهٔ اهل دل حلقهٔ موی غمش

در خم چوگان غم دل شده غلطان به سر
شادی آن سر که او گردد و کوی غمش

این دل مسکین من خرم و دلشاد شد
تا به مشامم رسید شمهٔ بوی غمش

مست می غم شدم شادی مستان غم
میل ندارم به هیچ جز که به سوی غمش

گفت من و گوی او راحت قلب حزین
جست دل و جوی جان دیدن روی غمش

بی سر و بی پا منم همدم رندان غم
سرخوشم و می روم بر سر کوی غمش

درد غم و درد او آمده درمان ما
سید ما شد به جان بندهٔ خوی غمش
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.