هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و اسرار معشوق خود سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق و جذابیت معشوق بر خود می‌گوید و احساسات خود را با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گلزار، شکر، و چشمه‌ها بیان می‌کند. شاعر همچنین از بیداری و هشیاری خود در شب و بیماری‌های ناشی از عشق سخن می‌گوید و در نهایت از بخشش و عطای معشوق خود قدردانی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و تصاویر شاعرانه ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی داشته باشد تا به طور کامل درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۱۹۷

ای خَرابْ اسرارم از اسرارِ تو، اسرارِ تو
نَقْش‌‌‌هایی دیدم از گُلْزارِ تو، گُلْزارِ تو

کُشتهٔ عشقِ تواَم، وَرزان تو مُنْکِر شَوی
خَطّ‌‌‌هایی دارم از اِقْرارِ تو، اِقْرارِ تو

می‌گُدازم، می‌گُدازم هر زمانْ همچون شِکَر
از شِکَرها رُسته از گفتارِ تو، گفتارِ تو

شبْ همه خَلْقان بِخُفته، چَشمِ من بیدار و باز
هَمچو بَخت و طالِعِ بیدارِ تو، بیدارِ تو

چند گویی مَر مرا کَزْ کار چون کاهِل شُدی؟
راست گویی ای صَنَم از کارِ تو، از کارِ تو

ای طَبیبِ عاشقان این جُملهٔ بیماری اَم
هست زان دو نرگسِ بیمارِ تو، بیمارِ تو

ای دَمِ هشیاری‌‌‌‌اَم بی‌هوشِ هُشیاریِّ تو
ای دَمِ بی‌هوشی‌‌‌‌اَم هُشیارِ تو، هُشیارِ تو

چَشمه‌ها بر دل بِجوشَد هر دَم از دریایِ تو
چَشمِ دل پَرَّکْ زَنِ اَنْوارِ تو، اَنْوارِ تو

شَمسِ تبریزی که عالَم اندکِ اندک بُوَد
از عَطا و بَخششِ بسیارِ تو، بسیارِ تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.