هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از حضور و جلال یک وجود معنوی و الهی سخن میگوید. او از نور، زیبایی و قدرت این وجود صحبت میکند و از تأثیرات عمیق آن بر جهان و جانها یاد میکند. شاعر همچنین به شمس تبریزی اشاره میکند و از او به عنوان منبع نور و حقیقت یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۲۰۱
در گُذر آمد خیالَش، گفت جان این است او
پادشاهِ شهرهایِ لامکانْ این است او
صد هزار انگشتها اَنْدَر اشارت دیده شُد
سویِ او از نورِ جانها کِی فُلانْ این است او
چون زمین سَرسَبز گشت از عکسِ آن گُلْزارِ او
نَعْرهها آمد به گوشم زآسْمانْ این است او
هین، سَبُک تَر دست در زَن، در عِنانِ مَرکَبَش
پیش ازان کو بَرکَشاند آن عِنانْ این است او
جُمله نورِ حَق گرفته هَمچو طورْ این جان ازو
هَمچو گوهر تافته از عینِ کانْ این است او
رو به ماه آوَرْد مِرّیخ و بِگُفتَش هوش دار
تا نلافی تو زِ خوبی، هان و هانْ این است او
شَمسِ تبریزی شنیدَسْتی، بِبین این نور را
کَزْ وِیْ آمد کاسِدیهایِ بُتانْ این است او
پادشاهِ شهرهایِ لامکانْ این است او
صد هزار انگشتها اَنْدَر اشارت دیده شُد
سویِ او از نورِ جانها کِی فُلانْ این است او
چون زمین سَرسَبز گشت از عکسِ آن گُلْزارِ او
نَعْرهها آمد به گوشم زآسْمانْ این است او
هین، سَبُک تَر دست در زَن، در عِنانِ مَرکَبَش
پیش ازان کو بَرکَشاند آن عِنانْ این است او
جُمله نورِ حَق گرفته هَمچو طورْ این جان ازو
هَمچو گوهر تافته از عینِ کانْ این است او
رو به ماه آوَرْد مِرّیخ و بِگُفتَش هوش دار
تا نلافی تو زِ خوبی، هان و هانْ این است او
شَمسِ تبریزی شنیدَسْتی، بِبین این نور را
کَزْ وِیْ آمد کاسِدیهایِ بُتانْ این است او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.