هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر زندگی خود و دیگران می‌گوید و معشوق را با عناصر طبیعی مانند دریا و ماه مقایسه می‌کند. شاعر همچنین از احساسات خود نسبت به معشوق و تأثیرات روحی و عاطفی آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۰۲

ای جهانْ بَرهَم زده سودایِ تو، سودایِ تو
چاشْنیِّ عُمرم از حَلْوایِ تو، حَلْوایِ تو

دامَنِ گَردون پُر از دُرّ است و مُروارید و لَعْل
تا بِریزَد جُمله را در پایِ تو، در پایِ تو

جان‌هایِ عاشقانْ چون سَیل‌ها غَلْطان شُده
می دَوانند جانِبِ دریایِ تو، دریایِ تو

ای خُمارِ عاشقان از باده‌هایِ دوشِ تو
وِیْ خَرابْ امروزم از فردایِ تو، فردایِ تو

من نَظَر کردم به جانِ سادهٔ بی‌رنگِ خویش
زَرد دیدم نَقشَش از صَفرایِ تو، صَفرایِ تو

چون نَظَر کردم نِکو، من در صَفایِ گوهَرَت
ماهْ رُخ بِنْمود از سیمایِ تو، سیمایِ تو

ماه خواندم من تو را، بَس جُرم دارم زین سُخَن
مَهْ کِه باشد کو بُوَد هَمتایِ تو، هَمتایِ تو؟

این چُنین گوید خداوند شَمسِ تبریزی به نام
ای همه شهرِ دِلَم غوغایِ تو، غوغایِ تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.