هوش مصنوعی:
شاعر در این متن احساس تنهایی، ترس و تاریکی را بیان میکند. او از گذر از صداها و رها کردن روشنی سخن میگوید و رویای گمشدهاش را توصیف میکند. طبیعت و عناصر آن مانند ستارهها، خاک و علفها به احساسات او واکنش نشان میدهند. در نهایت، شاعر به تنهایی و تاریکی میپیوندد و شب را در خود احساس میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادهای پیچیده و احساسات سنگین مانند تنهایی و تاریکی، مناسب سنین بالاتر است.
طنین
به روی شط وحشت برگی لرزانم،
ریشه ات را بیاویز.
من از صداها گذشتم.
روشنی را رها کردم.
رویای کلید از دستم افتاد.
کنار راه زمان دراز کشیدم.
ستاره ها در سردی رگ هایم لرزیدند.
خاک تپید.
هوا موجی زد.
علف ها ریزش رویا را در چشمانم شنیدند:
میان دو دست تمنایم روییدی،
در من تراویدی.
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:
نه صدایم
و نه روشنی.
طنین تنهایی تو هستم،
طنین تاریکی تو.
سکوتم را شنیدی:
بسان نسیمی از روی خودم برخواهم خاست،
درها را خواهم گشود،
در شب جاویدان خواهم وزید.
چشمانت را گشودی :
شب در من فرود آمد.
ریشه ات را بیاویز.
من از صداها گذشتم.
روشنی را رها کردم.
رویای کلید از دستم افتاد.
کنار راه زمان دراز کشیدم.
ستاره ها در سردی رگ هایم لرزیدند.
خاک تپید.
هوا موجی زد.
علف ها ریزش رویا را در چشمانم شنیدند:
میان دو دست تمنایم روییدی،
در من تراویدی.
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:
نه صدایم
و نه روشنی.
طنین تنهایی تو هستم،
طنین تاریکی تو.
سکوتم را شنیدی:
بسان نسیمی از روی خودم برخواهم خاست،
درها را خواهم گشود،
در شب جاویدان خواهم وزید.
چشمانت را گشودی :
شب در من فرود آمد.
۱۲۸۲
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شکست ترانه
گوهر بعدی:غبار لبخند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.