هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند ناپایداری دنیا، اهمیت لحظه‌حاضر، وحدت وجود، و بازگشت به ذات الهی می‌پردازد. شاعر از ناپایداری زندگی و تغییرات آن سخن می‌گوید و مخاطب را به تفکر در مورد ذات حقیقی خود و جهان دعوت می‌کند. همچنین، به موضوعاتی مانند رزق حلال، وحدت جان‌ها، و بازتاب وجود الهی در جهان اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۵۴

عیشِ جهانْ پیسه بُوَد گاهْ خوشی گاهْ بَدی
عاشِقِ او شو که دَهَد مُلْکَتِ عیشِ اَبَدی

چون که سپید است و سِیَه روز و شبِ عُمرِ همه
عُمرِ دِگَر جو که بُوَد ساده چو نورِ صَمَدی

ای تو فرورفته به خَود گاهْ ازان گور و لَحَد
غافِل ازین لحظه که تو در لَحَدِ بودِ خودی

دیدنِ روزی دِهِ تو رِزْقِ حَلال است تو را
گرم به دُکّانْ چه رَوی در پِیِ رِزْقِ عَدَدی؟

نادره طوطی که تویی کانِ شِکَر باطِنِ تو
نادره بُلبُل که تویی گُلْشَنی و لَعْل خَدی

لیلی و مَجنونِ عَجَب هر دو به یک پوست دَرون
آیِنِه هر دو تویی لیک درونِ نَمَدی

عالَمِ جانْ بَحْرِ صَفا صورت و قالَبْ کَفِ او
بَحْرِ صَفا را بِنِگَر چَنگ دَرین کَف چه زدی؟

هیچ قَراری نَبُوَد بر سَرِ دریا کَف را
زان که قَرارش نَدَهَد جُنبشِ موجِ مَدَدی

زان که کَف از خُشک بُوَد لایِقِ دریا نَبُوَد
نیک به نیکی رَوَد و بَد بِرَوَد سویِ بَدی

کَف هَمِگی آب شود یا به کِناری بِرَوَد
زان که دو رنگی نَبُوَد در دلِ بَحْرِ اَحَدی

موج بَرآیَد زِ خود و در خود نَظّاره کُند
سَجده کُنان کِی خودِ من آه چه بیرون زِ حَدی

جُمله جان‌هاست یکی وین همه عکسِ مَلِکی
دیده اَحْوَل بِگُشا خوش نِگَر اَرْ باخِرَدی
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.