هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مفاهیم عرفانی و فلسفی سخن میگوید. شاعر از رنجها و جفاهای زندگی سخن میگوید اما تأکید میکند که این رنجها نباید باعث ناراحتی او شوند. او به مستی و سماع (رقص عرفانی) اشاره میکند و بیان میکند که سماع او نگاه به حقیقت است، در حالی که سماع دیگران ممکن است از روی خودخواهی باشد. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند ایمنی، طبع انسان و شراب معنوی اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین ممکن است برخی از مفاهیم مانند مستی و سماع برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا نیاز به تفسیر داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۹۵
آن کِه بِخورْد دَم به دَم سنگِ جَفایِ صَد مَنی
غَم نَخورَد از آن که تو رویْ بَرو تُرُش کُنی
میْ چو دَرو عَمَل کُند رَقص کُند بَغَل زَنَد
زان که نَهاد در بَغَل خاصِ عَقیقِ مَعْدنی
مَردِ قِمارخانهاَم عالَمِ بیکَرانه اَم
چَشمْ بیار در رُخَم بِنْگَر پیشِ روشنی
نَنْگَرَد او به رنگِ تو غَم نَخورَد زِ جنگِ تو
خواجه مگر ندیدهیی مُلْک و مَقامِ ایمِنی؟
هیچ عَسَل تُرُش شود سِرکه اگر تُرُش رَوَد؟
از پِیِ آب کِی هِلَد روغنْ طَبْعِ روغَنی؟
من که دَران نِظارهاَم مَست و سَماعْ باره اَم
لیک سَماعِ هر کسی پاک نباشد از مَنی
هست سَماعِ ما نَظَر هست سَماعِ او بَطَر
لیک نداند ای پسر تُرکْ زبانِ اَرْمَنی
در تَکِ گورْ مؤمنان رَقص کُنان و کَف زَنان
مَست به بَزمِ لامَکان خورده شرابَ مؤمنی
پیشِ تو است این دَم او مینَبَری زِ یارْ بو
مینِگَری تو سو به سو پِلّه چَشم میزَنی
غَم نَخورَد از آن که تو رویْ بَرو تُرُش کُنی
میْ چو دَرو عَمَل کُند رَقص کُند بَغَل زَنَد
زان که نَهاد در بَغَل خاصِ عَقیقِ مَعْدنی
مَردِ قِمارخانهاَم عالَمِ بیکَرانه اَم
چَشمْ بیار در رُخَم بِنْگَر پیشِ روشنی
نَنْگَرَد او به رنگِ تو غَم نَخورَد زِ جنگِ تو
خواجه مگر ندیدهیی مُلْک و مَقامِ ایمِنی؟
هیچ عَسَل تُرُش شود سِرکه اگر تُرُش رَوَد؟
از پِیِ آب کِی هِلَد روغنْ طَبْعِ روغَنی؟
من که دَران نِظارهاَم مَست و سَماعْ باره اَم
لیک سَماعِ هر کسی پاک نباشد از مَنی
هست سَماعِ ما نَظَر هست سَماعِ او بَطَر
لیک نداند ای پسر تُرکْ زبانِ اَرْمَنی
در تَکِ گورْ مؤمنان رَقص کُنان و کَف زَنان
مَست به بَزمِ لامَکان خورده شرابَ مؤمنی
پیشِ تو است این دَم او مینَبَری زِ یارْ بو
مینِگَری تو سو به سو پِلّه چَشم میزَنی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.