هوش مصنوعی: این متن شعری با مضامین عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند رضا به قضا، بی‌اعتباری دنیا، ارزش سکوت و خاکساری، و بی‌نیازی دل آزاده اشاره دارد. شاعر از مفاهیمی مانند قناعت، رهایی از تعلقات دنیوی، و بی‌اهمیتی نسبت به نظر دیگران سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و تمثیل‌های به‌کاررفته ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۱

نیست یک جو غم ز بی برگی دل آزاده را
تخم خال عیب باشد این زمین ساده را

عشرت روی زمین در خاکساری بسته است
بیم افتادن نمی باشد ز پا افتاده را

بر سر گفتار، دل را خامشی می آورد
جوش مستی در خم سربسته باشد باده را

هر که پامال حوادث شد به منزل می رسد
از رسیدن پیچ و خم مانع نگردد جاده را

از نظر افتادن اغیار، عین رحمت است
شکوه بی موقع بود عضو به جا افتاده را

می کند قرب خسیسان پاک گوهر را خسیس
می پرد بهر پر کاهی نظر بیجاده را

چون کف بی مغز باشد پیش دریا دل، سبک
زاهد اندازد به روی آب اگر سجاده را

نیست صائب قسمت منعم به جز حسرت ز مال
اشتها در غیب باشد نعمت آماده را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.