هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره تهیدستی، ناامیدی و درماندگی است. او از بی‌نیازی و بی‌توجهی دیگران به رنج‌های خود گلایه می‌کند و از ناتوانی در حل مشکلات خود سخن می‌گوید. تصاویری مانند ریزش گهر از دامن سائل، پریشانی دل، سیل راه منزل و خون آهوی حرم، همه نشان‌دهنده رنج و اندوه شاعر هستند. در نهایت، او به بی‌فایده بودن تلاش‌ها برای بهبود شرایط خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند ناامیدی و درماندگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۱

ندارد بحر و کان سرمایه دست و دل ما را
گهر چون ابر می ریزد ز دامن سایل ما را

که می آید به سرقت دل ما جز پریشانی؟
که می پرسد به غیر از سیل راه منزل ما را؟

به تیغ بی نیازی خون آهوی حرم ریزد
سیه چشمی که در پی می دود مرغ دل ما را

ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی
توان در چشم موری کرد خرمن حاصل ما را

اگر بی طاقتی در دامن درمان نیاویزد
شکستن مومیایی می شود آخر دل ما را

مسیحا در علاج ما نفس بیهوده می سوزد
لب خاموش ساغر می گشاید مشکل ما را

چه لازم منت خشک از فلک برداشتن صائب؟
چه رنگینی دهد این جام خالی محفل ما را؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.