هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعات معنوی مانند سماع، رستاخیز، و زندگی پس از مرگ می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند سماع، سقایی، و نفخه صور برای بیان حالات روحانی و عرفانی استفاده می‌کند. در این شعر، شاعر مخاطب را به بیداری روحانی و درک حقایق معنوی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این متن نیاز به درک و تجربه بیشتری از مفاهیم معنوی و فلسفی دارد که معمولاً با افزایش سن و تجربه زندگی بیشتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۶۳۵

امروز سَماع است و مُدام است و سَقایی
گَردان شُده بر جمعْ قَدَح‌‌هایِ عَطایی

فَرمانِ سَقَی اللّه رَسیده ست، بِنوشید
ای تَنْ همه جان شو، نه که زِاخوانِ صَفایی؟

ای دور چه دوری تو و ای روز چه روزی
وِیْ گُلْشَنِ اِقْبال، چه بابَرگ و نَوایی

از خاک بِرویَند دَرین دورْ خَلایِق
کین نَفْخهْ صور است که کرده‌‌‌ست صَدایی

از کوه شِنو نَعْرهٔ صد ناقهٔ صالِح
وَزْ چَرخْ شِنو بانگِ سَرافیلْ صَلایی

هین، رَخْت فروگیر و بِخوابانْ شُتران را
آخِر بِگُشا چَشم، که در دست رضایی

ای مُرده بِشو زنده و ای پیر جوانْ شو
وِیْ مُنْکِرِ مَحَشْر، هَله تا ژاژ نَخایی

خواهم سُخَنی گفت، دَهانَم بِمَبَندید
کِامْروز حَلال است وِرا رازگُشایی

وَرْ زانکه زِ غَیرت رَهِ این گفت بِبَندید
رَه باز کُنم سویِ خیالاتِ هوایی

ما نیز خیالات بُدَسْتیم و ازین دَم
هستی پَذْرُفتیم زِدَم‌‌هایِ خدایی

صد هستیِ دیگر به جُز این هست بِگیری
کین را تو فراموش کُنی، خواجه کجایی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.