هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای شاعرانه، به توصیف عشق و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر از جلوهگری معشوق در بازار، بوسههای گهربارش، و تاثیر عشق او بر جهان سخن میگوید و در نهایت به ظلمی که بر خود روا میدارد اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۴۹۲
حسن اگر جلوه دهد بر سر بازار ترا
مصر زندان شود از جوش خریدار ترا
بوی گل می برد از کار تماشایی را
حاجتی نیست به خار سر دیوار ترا
چشمه در فصل بهاران ننشیند از جوش
بوسه می ریزد ازان لعل گهربار ترا
سرو بالای تو از عشق علم شد در کفر
قمری از طوق، کمر بست به زنار ترا
این چه ظلم است که من خون خورم و تیغ کند
به زبان پاک، خط از صفحه رخسار ترا
در دل گلشن فردوس خزان را ره نیست
چون به خاطر گذرد صائب افگار ترا؟
مصر زندان شود از جوش خریدار ترا
بوی گل می برد از کار تماشایی را
حاجتی نیست به خار سر دیوار ترا
چشمه در فصل بهاران ننشیند از جوش
بوسه می ریزد ازان لعل گهربار ترا
سرو بالای تو از عشق علم شد در کفر
قمری از طوق، کمر بست به زنار ترا
این چه ظلم است که من خون خورم و تیغ کند
به زبان پاک، خط از صفحه رخسار ترا
در دل گلشن فردوس خزان را ره نیست
چون به خاطر گذرد صائب افگار ترا؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.